دلم برای تو تنگ است و در نبود تو، حضور من امنیتی برای خود از
شور احساس نمیبیند!
آه... که دلم بهانه اولین دیدار را میکند، اولین نگاه و اولین کلام؛
آری، اگر بخواهم شرح کننده وجودت باشم، آنقدر از دوریت غمگینم
و آنقدر منتظر وجود ورودت هستم که زمانه از آه سوزان من سودائی
میکند
صدای جانسوزم را بشنو! که از ته قلب صدایت میکند و از صمیم دل
دوستت دارد
بیا و ببین چقدر عاشقم و چقدر خواهان تو!
چون میدانم آنچه میماند "عشق" است و آنچه میگذرد "عمر"!
پس بیا و ببین که چقدر عاشقم حتی اگر با شلاق جدائی تنبیهم کنی
چون میدانم بی تو برایم امنیت نیست!!!
ای آرام بخش وجودم! بیا و باورکن چشمانم فقط تورا میبیند و دلم فقط
بهانه تورا میگیرد و من عاشق فقط دلم به نگاه تو خوش است؛
...حتی اگر مستانه ترین چشمها را مقابل دیدگانم خمار کنند من فقط
ناز چشمان تورا میخواهم
با تمام وجودم نام تورا میبرم و با تمام احساسم برایت مینویسم که ...
.... دوستت دارم!!
سلام
درست من تنهام ولی سعی می کنم
کسی رو تنها نذارم!
من کنارتم هنوز رفیق!
سلام...
خیلی با مرامی رفیق...کاش همه مثه تو بودن...
سلام...
وبلاگ جالبی دارید
خوشحال می شم به وبلاگ منم سری بزنید.
عالی بود قشنگه وبلاگت