زیبا !
هوای حوصله ابری است
چشمی از عشق ببخشایم
تا رود آفتاب بشوید
دلتنگی مرا
زیبا !
هنوز عشق
در حول و حوش چشم تو می چرخد
از من مگیر چشم
دست مرا بگیر و کوچه های محبت را
با من بگرد
یادم بده چگونه بخوانم
تا عشق در تمامی دل ها معنا شود
یادم بده چگونه نگاهت کنم که تردی بالایت
در تندباد عشق نلرزد
زیبا !
آن گونه عاشقم که حرمت مجنون را
احساس می کنم
آن گونه عاشقم که نیستان را "
یکجا هوای زمزمه دارم "
آنگونه عاشقم که هر نفسم شعر است
زیبا !
چشم تو شعر
چشم تو شاعر است
من دزد شعرهای چشم تو هستم
زیبا !
کنار حوصله ام بنشین
بنشین مرا به شط غزل بنشان
بنشان مرا به منظره ی عشق
بنشان مرا به منظره ی باران
بنشان مرا به منظره ی رویش
من سبز می شوم
زیبا !
ستاره های کلامت را
در لحظه های ساکت عاشق
بر من ببار
بر من ببار تا که برویم بهاروار
چشم از تو بود و عشق
بچرخانم
بر حول این مدار
زیبا !
تمام حرف دلم این است
من عشق را به نام تو آغاز کرده ام
در هر کجای عشق که هستی
آغاز کن مرا
زیبا بود... با آرزوی زیباترین ها...
من این طرف کنج قفس با چشم بسته
او آن طرف با چشمهایی باز جان داد
دگر کبوتر با کبوتر باز با باز
شاید به عشق یک کبوتر باز جان داد
سلام رفیق عاشق
تقدیم به تو با عشق
گرچه اعتقاد ندارم به عشق
عشقو دیدی برسون سلامم رو بهش!
سلام به تو دوست بی اعتقادم!!
چه شعر جالبی گفتیا...مرسی
اگه دیدمش چشم!