عشق حقیقی

یه جایی واسه تنهائیام

عشق حقیقی

یه جایی واسه تنهائیام

به خاطر می آوری...؟؟؟

وقتی 15 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ...صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی...
 
وقتی که 20 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم
سرت رو روی شونه هام گذاشتی و دستم رو تو دستات گرفتی انگار از این که منو از دست بدی وحشت داشتی
 
.وقتی که 25 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ..
 صبحانه مو آماده کردی وبرام آوردی  ..پیشونیم رو بوسیدی و
 گفتی بهتره عجله کنی ..داره دیرت می شه .
 
وقتی 30 سالت شد و من بهت گفتم دوستت دارم ..بهم گفتی اگه راستی راستی دوستم داری .
.بعد از کارت زود بیا خونه
 
  وقتی  40 ساله شدی و من بهت گفتم که دوستت دارم
تو داشتی میز شام رو تمیز می کردی و گفتی .باشه عزیزم ولی الان وقت اینه که بری
 تو درسها  به بچه مون کمک کنی ..
 
  وقتی  که 50 سالت شد و من بهت گفتم که دوستت دارم  تو همونجور که بافتنی می بافتی
 بهم نکاه کردی و خندیدی
 

وقتی  60 سالت شد بهت گفتم که چقدر دوستت دارم و تو به من لبخند زدی ...
 

وقتی که 70 ساله شدی و من بهت گفتم دوستت دارم در حالی که روی صندلی راحتیمون نشسته بودیم من نامه های عاشقانه ات رو که 50 سال پیش برای من نوشته بودی رو می خوندم و دستامون تو دست هم بود ..
 

وقتی  که 80 سالت شد ..این تو بودی که گفتی که من رو دوست داری ..
نتونستم چیزی بگم ..فقط اشک در چشمام جمع شد
 
اون روز بهترین روز زندگی من بود ..چون تو هم گفتی که منو دوست داری

به کسی که دوستش داری بگو که چقدر بهش علاقه داری
و چقدر در زندگی براش ارزش قائل هستی
چون زمانی که از دستش بدی
مهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنی
اون دیگر صدایت را نخواهد شنید
 
 
آیا تا به حال وقتی  به پارک رفته ای.. تو زمین بازی به بچه هایی که سوار چرخ و فلک هستند نگاه کرده ای؟؟
یا زمانی که قطرات بارون به زمین برخورد میکنند به صدای اون گوش داده ای ...؟
ایا  زیبایی بالهای یک پروانه زمانی که به هر طرف پرواز میکند را دیده ای ؟؟
وقت غروب در آسمانی نیمه ابری آیا انعکاس رنگ  خورشید را در ابرها نطاره گر بوده ای ؟؟
وقتی از دوستی میپرسی حالت چطور است..آیا صبر میکنی تا  پاسخی دریافت کنی؟؟
 

آیا تا بحال به کودک خود گفته ای،

"فردا این کار را خواهیم کرد"

و آنچنان شتابان بوده ای

که نتوانی غم او را در چشمانش ببینی؟

آن زمان که برای رسیدن به مکانی چنان شتابان می دوید،

نیمی از لذت راه را بر خود حرام می کنید.

آنگاه که روز خود را با نگرانی و عجله به پایان  می رسانید،

گویی هدیه ای را ناگشوده به کناری می نهید.

زندگی که یک مسابقه دو نیست!
کمی آرام گیرید

به موسیقی زندگی  گوش بسپارید،

پیش از آنکه آوای آن به پایان رسد.

من باور دارم  که... همیشه باید کسانى که صمیمانه دوستشان دارم را با کلمات و عبارات زیبا و دوستانه ترک گویم
 زیرا ممکن است آخرین بارى باشد که آن‌ها را مى‌بینم.

 من باور دارم که..........دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت دنیا است   

واکنون شعر روز

تو را دوست ندارم

تو رادوست ندارم نه دوستت ندارم!  


اما هنگامی که نیستی

غمگینم!

تو رادوست ندارم!

امانمیدانم چرا....

آنچه میکنی در نظرم بی همتا جلوه میکند!

وبارهادر تنهایی از خود پرسیده ام

چرا آنهایی که دوستشان دارم

بیشترشبیه تو نیستند...

تو رادوست ندارم!

اماهنگامی که نیستی

از هرصدایی بیزارم


حتی اگر صدای آنانی باشد که دوستشان دارم

زیراصدای آنها

طنین آهنگین صدایت را در گوشم میشکنند!

تو رادوست ندارم!

اماچشمان گویایت

بیش ازهر چشم دیگری بین من و آسمان آبی قرار میگیرد...

آه میدانم که دوستت ندارم

اماافسوس دیگران دل ساده ام را

کمترباور دارند

و چه بسا به هنگام گذر

میبینم که بر من میخندند

زیرا آشکارا مینگرند

نگاهم به دنبال توست...

نظرات 7 + ارسال نظر
ali salar چهارشنبه 8 اردیبهشت 1389 ساعت 04:35 ب.ظ

khili ghshang bood vageean behet tabrik migam ramin jan
enshala kebe paye ham pir shin :D:D:D

مرسی از لطفت علی جان...
امیدوارم خوشت اومده باشه..

یک دوست چهارشنبه 8 اردیبهشت 1389 ساعت 06:02 ب.ظ http://www.zarclick.com/signup.php?from=sahel401&ref_code=7e7aae

دوست عزیز:
اگر به دنبال راهی برای جبران هزینه های زمانی که در اینترنت هستید میگردید در این سیستم ثبت نام کنید و درآمدی کاملاً واقعی داشته باشید .
این سیستم برخلاف شرکتهای کلیکی دیگر حداقل مبلغ پرداختیش 5000 تومان است و هر کلیک آن 80 تومان . یعنی اینکه شما در مدت چند روزمیتوانید از این شرکت پورسانت بگیرید تا به حقیقت بودن حرف ما برسید .
ضمناً تبلیغات این سیستم کلیک خور فوق العاده بالایی دارد . من که آمارم کم است در عرض یک هفته 600 کلیک از این سیستم داشتم .
حتماً امتحان کنید.
لینک عضویت :
http://www.zarclick.com/signup.php?from=sahel401&ref_code=7e7aae60034a91bf49d4735e5c154534

حمید پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 01:31 ب.ظ http://loveis2.mihanblog.com

سلام دادا خیلی وبت جیگره ها خداییش
اقا شرمنده من اگه زیاد سر نمیزنم کلا همینجوری ام
ایشالله موفق باشی همیشه

فدات حمید جان
همینجوریشم عزیزی ...

(صابر) پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 05:04 ب.ظ http://ps-neghab.blogsky.com/

عشق حقیقی عزیز برای پروانه بودن گاهی تنها یک پیله کافی نیست...... برای عاشق بودن هم گاهی یک دل کافی نیست.

سال هاست زمزمه خود را در عشق جسته ایم... من گفته ام دوستت دارم و تو نیز این گونه مرا ستایش می کردی. تو نیز به من می گفتی دوستت دارم.

سال های زیادی در خیال عاشق بودن گذراندیم... روزی نشد کلمه دوستت دارم در لبمانم جاری نشود و روزی ندیدم تو هیچ علاقه ای به من نشان ندهی...

همه چیز عالی بود و هست....تنها یک چیز ..یک چیز

و انهم اینکه بدان ترحم را دوست ندارم.

ترحم را دوست ندارم.

ترحم را دوست ندارم

سعید پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 05:21 ب.ظ http://grave-stone.blogsky.com

هیچ کس ویرانیم را حس نکرد
وسعت تنهاییم را حس نکرد
در میان خندهای تلخ من
گریه های پنهانیم را حس نکرد
در هجوم لحظه های بی کسی
درد بی کس ماندنم را حس نکرد
آنکه با آغاز من مانوس بود
لحظه ی پایانیم را حس نکرد


سلام عاشق
زیبا ست ولی واسه عاشقا!

برقرار باشی و سبز!

سعید شنبه 11 اردیبهشت 1389 ساعت 10:19 ق.ظ http://grave-stone.blogsky

پشت میز قمار دلهره عجیبی داشتم
برگ حکمی داشتمو دیگر چه بود
ضعیف بود و پایین
بازی شروع شد و او
حاکم بودو من محکوم
همه برگهایم رفتندو سربرگم بیش نماند
برگی از جنس وفا رو کرد
و من بالاتر آمدم و بازی در دست من افتاد
عشق آمدم
با حکم عشوه و ناز برید
حکم آمد از جنس چشم سیاهش.
زندگی حکم من بود،
پایین بودو باختم.

برقرار باشی و سبز رفیق!

(صابر) شنبه 11 اردیبهشت 1389 ساعت 02:23 ب.ظ http://ps-neghab.blogsky.com/

عکس این پستتون خیلی مامانی هست...جالبه..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد