عشق حقیقی

یه جایی واسه تنهائیام

عشق حقیقی

یه جایی واسه تنهائیام

شب عروسیه ...!!

 سلام دوستان گلم 

امیدوارم حالتون خوب باشه و  ... 

امروز یه مطلب زیبا دیدم گفتم شما هم بخونیدش ضرر نمیکنید باره اول که دیدمش حسه عجیبی داشتم

من که هربار میخونمش برام تازگی داره  ... 

     ۵ مین وقت بذارید بخونیدش 

شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سراسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مینا ، دخترم ، در را باز کن. مینا جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند تو. مینا ناز مامان بابا مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده. لباس قشنگ عروسیش با خون یکی شده ، ولی رو لباش لبخنده! همه مات و مبهوت دارند به این صحنه نگاه می کنند. کنار دست مینا یه کاغذ هست، یه کاغذی که با خون یکی شده. بابای مینا میره جلو هنوزم چیزی را که میبینه باور نمی کنه، با دستایی لرزان کاغذ را بر میداره، بازش می کنه و می خونه :  

سلام عزیزم. دارم برات نامه می نویسم. آخرین نامه ی زندگیمو. آخه اینجا آخر خط زندگیمه. کاش منو تو لباس عروسی می دیدی. مگه نه اینکه همیشه آرزوت همین بود؟! علی جان دارم میرم. دارم میرم که بدونی تا آخرش رو حرفام ایستادم. می بینی علی بازم تونستم باهات حرف بزنم.

دیدی بهت گفتم باز هم با هم حرف می زنیم. ولی کاش منم حرفای تو را می شنیدم. دارم میرم چون قسم خوردم ، تو هم خوردی، یادته؟! گفتم یا تو یا مرگ، تو هم گفتی ، یادته؟! علی تو اینجا نیستی، من تو لباس عروسم ولی تو کجایی؟! داماد قلبم تویی، چرا کنارم نمیای؟! کاش بودی می دیدی مینات چطوری داره لباس عروسیشو با خون رگش رنگ می کنه. کاش بودی و می دیدی مینات تا آخرش رو حرفاش موند. علی مینات داره میره که بهت ثابت کنه دوستت داشت. حالا که چشمام دارند سیاهی میرند، حالا که همه بدنم داره می لرزه ، همه زندگیم مثل یه سریال از جلوی چشمام میگذره. روزی که نگاهم تو نگاهت گره خورد، یادته؟! روزی که دلامون لرزید، یادته؟! روزای خوب عاشقیمون، یادته؟! نقشه های آیندمون، یادته؟! علی من یادمه، یادمه چطور بزرگترهامون، همونهایی که همه زندگیشون بودیم پا روی قلب هردومون گذاشتند. یادمه روزی که بابات از خونه پرتت کرد بیرون که اگه دوستش داری تنها برو سراغش.

یادمه روزی که بابام خوابوند زیر گوشت که دیگه حق نداری اسمشو بیاری. یادته اون روز چقدر گریه کردم، تو اشکامو پاک کردی و گفتی گریه می کنی چشمات قشنگتر می شه! می گفتی که من بخندم. علی حالا بیا ببین چشمام به اندازه کافی قشنگ شده یا بازم گریه کنم. هنوز یادمه روزی که بابات فرستادت شهر غریب که چشمات تو چشمای من نیافته ولی نمی دونست عشق تو ، تو قلب منه نه تو چشمام. روزی که بابام ما را از شهر و دیار آواره کرد چون من دل به عشقی داده بودم که دستاش خالی بود که واسه آینده ام پول نداشت ولی نمی دونست آرزوهای من تو نگاه تو بود نه تو دستات. دارم به قولم عمل می کنم. هنوزم رو حرفم هستم یا تو یا مرگ. پامو از این اتاق بزارم بیرون دیگه مال تو نیستم دیگه تو را ندارم. نمی تونم ببینم بجای دستای گرم تو ، دستای یخ زده ی غریبه ایی تو دستام باشه. همین جا تمومش می کنم. واسه مردن دیگه از بابام اجازه نمی خوام. وای علی کاش بودی می دیدی رنگ قرمز خون با رنگ سفید لباس عروس چقدر بهم میان! عزیزم دیگه نای نوشتن ندارم. دلم برات خیلی تنگ شده. می خوام ببینمت. دستم می لرزه. طرح چشمات پیشه رومه. دستمو بگیر. منم باهات میام  
….  

پدرمینا نامه تو دستشه ، کمرش شکست ، بالای سر جنازه ی دختر قشنگش ایستاده و گریه می کنه. سرشو بر گردوند که به جمعیت بهت زده و داغدار پشت سرش بگه چه خاکی تو سرش شده که توی چهار چوب در یه قامت آشنا می بینه. آره پدر علی بود، اونم یه نامه تو دستشه، چشماش قرمزه، صورتش با اشک یکی شده بود. نگاه دو تا پدر تو هم گره خورد نگاهی که خیلی حرفها توش بود. هر دو سکوت کردند و بهم نگاه کردند سکوتی که فریاد دردهاشون بود. پدر علی هم اومده بود نامه ی پسرشو برسونه بدست مینا اومده بود که بگه پسرش به قولش عمل کرده ولی دیر رسیده بود. حالا همه چیز تمام شده بود و کتاب عشق علی و مینا بسته شده. حالا دیگه دو تا قلب نادم و پشیمون دو پدر مونده و اشکای سرد دو مادر و یه دل داغ دیده از یه داماد نگون بخت! مابقی هر چی مونده گذر زمانه و آینده و باز هم اشتباهاتی که فرصتی واسه جبران پیدا نمی کنند. 

   

  

امیدوام خوشتون اومده باشه...

نظرات 5 + ارسال نظر
sara پنج‌شنبه 2 اردیبهشت 1389 ساعت 07:55 ب.ظ http://shahrehfarangeh.persianblog.ir/post/319/


سلام این بسته شما رو با کمترین هزینه به هدف خودتون می رسونه
بسته ما شامل
دانلود پی دی اف آموزشی تجارت الکترونیکی
دانلود کسب و کار اینترنتی در دوشماره با فرمت mp3
کسب در امد اینترنتی کسب درآمد فارکس(بورس بین المللی)
و بسته جامع ایمیل
کاربران ایرانی[گل][بدرود]

pikshop جمعه 3 اردیبهشت 1389 ساعت 12:11 ق.ظ http://www.pikshop.com

سلام خوبی وبلاگ خیلی خوب وقشنگی داری خوشحال میشم اگه به سایت من هم سر بزنی در مور فروش فیلم و سریال های روز کره ای و امریکایی هستش. منتظرتم راستی میشه یه لینک از سایت من تو وبلاگت بدی با عنوان فروشگاه اینترنتی فیلم و سریال های کره ای و امریکایی ؟ ایشالا جبران میکنم مرسی فعلا بایhttp://www.PIKSHOP.com

سعید جمعه 3 اردیبهشت 1389 ساعت 01:55 ق.ظ http://grave-stone.blogsky

سلام عاشق
من لینکت کردم با همون اسمس که که گفتی!

مقصد و مقصودم تویی
عشقم و معبودم تویی!
عشق واقعی اونیه که اون بالاست!

برقرار باشیو سبز!

سلام دوست عزیز
شک نکن که تمام عشق ها به معبود ختم میشه هرچند کم اهمیت و ساده...!!

kourosh دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 ساعت 11:02 ب.ظ

heh

ghashang bood

mer30 eshgh

مرسی کوروش جان...لطف کردی...

naghme سه‌شنبه 7 اردیبهشت 1389 ساعت 04:14 ق.ظ

khili ghashang bood raminjoon dastet dard nakone
agar az in dastana dari bba zhambezari khoshhal misham vageean adam tahte tasir garar m,igire

سلام نغمه جان...

هدف منم نوشتن مطالبیه که مورد پسند شما دوستای گلم باشه
مرسی از لطفت...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد